ثمین

دفتر عشق(شعر)

 

فصل رویش شکوفه هاوریزش باران است
فصل دید وبازدیدورفت وشد ز یاران است
جام ها فکنده وترک کنید میخانه ها را
که پایان مستی و دیونگی میگساران است
آمده است عشق و سبزه و صفا
وفاداری اینبارهم بدست و فاداران است
سردی وتاریکی اززمین برفته
فصل باز شدن گره از کارگرفتان است
آن زمان که فصل مستی مستحب هابود
اینبارجام بدست شهریاران است
باعشق وعاطفه دنیاقیامت می شود
فصل بردن از آن هشیاران است
هزاران چنگ بدست عاشقان می بینم
این رشته ازگیسوی دوستداران است
ماتم سُرا هیچ نگفت جز قفس خود
برخیز که این فصل بهاران است
فصل بهاران

+نوشته شده در برچسب:فصل بهاران,داود الماسیان,ثمین,,ساعتتوسط داوود الماسیان | |